همروز یه تولد به پستم خورد مایل نبودم برم اما رفنم
بدام جالب و اابته مسخره بود
هرچی طلا داشتن انداخته بودم دخترای هم سن سال من سرویس طلاهای عروسیشون رو به خودشون اویزون کرده بودن تولد عادی بود با لباسای نعمولی در حددد لباس خونه
اما همه چرت بودن و سرتا پا طلا به قدررری چندش بود ک نگو و نپرررس
من فقط یه یه حلقه رینگ ساده طلا دستم بود و لذت بردم ک مثل اونا نیستم!!!
من طلاهامو همون شب عروسی بوسیدم ک گذاشتم کنار
تولد منبع
درباره این سایت